تجربه زیسته معلمان از اثربخشی ارزشیابی توصیفی در مقطع ابتدایی با رویکرد پدیدارشناسی
یکی از تحولات مهم و کارآمدی که در سال های اخیر در نظام آموزشی دوره ی دبستانی در حال وقوع است، ایجاد و توسعه ی الگوی ارزش یابی کیفی توصیفی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان است. این تحول به لحاظ اهمیت و تاثیرگذاری بر کیفیت فرایند و نتیجه ی یادگیری دوره ی دبستان، بسیار موردتوجه مدیران نظام آموزشی ایران و حتی بسیاری از کشورهای دیگر است. موفقیت در توسعه و استقرار صحیح این برنامه ی تحولی، آثار ارزشمندی را بر مولفه های آموزشی و تربیتی مدرسه بر جای می گذارد. یکی از این بسترهای محیط های نظام آموزشی برای برنامه ی ارزش یابی کیفی توصیفی، در مقطع ابتدایی، معلمان هستند. آن ها مجریان اصلی و تحت تاثیر آن هستند. هر طرحی که اجرا شود نقاط قوت و ضعف خود را دارد بنابراین برای بررسی ناکارآمدی این روش معلمان بهتر از هر فرد دیگر می تواند آن را بیان کنند. هدف تحقیق حاضر تحلیل تجربه زیسته معلمان از اثربخشی ارزشیابی توصیفی در مقطع ابتدایی است. تحقیق حاضر از نوع کیفی و به روش پدیدارشناسی است. در این تحقیق با 12 نفر از معلمان زن و مرد شهرستان شیراز در مقطع ابتدایی مصاحبه شد. روش نمونه گیری به صورت هدفمند انجام شد. روش مصاحبه ها نیمه ساختاریافته و تحلیل داده ها بر اساس راهبرد هفت مرحله ای کلایزی صورت پذیرفت. تحلیل و ادراک عمیق گفته های معلمان به شناسایی 6 مضمون ازجمله کاهش میزان و کیفیت تلاش دانش آموزان ضعیف، افت شدید انگیزه در دانش آموزان مستعد، نامفهوم بودن گزاره های ارزشیابی و نیاز به توضیح مجدد برای والدین و یا دانش آموزان، دشواری تعیین سطح دانش آموزان، کم سوادی دانش آموزان با توجه به نوع ارزشیابی، مشکلات ارزشیابی آخر ترم و جمع بندی آن منجر شد. در انتها پیشنهاد هایی برای بهبود طرح ارائه شد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.