تاثیر اجرای الگوی توانمندسازی خانواده محور بر افسردگی بیماران دارای اختلال افسردگی اساسی
افسردگی چهارمین بیماری شایع و تا سال 2020 به دومین بیماری شایع جهان تبدیل شود. این بیماری با اختلال در شغل، تحصیل، روابط بین فردی، خانوادگی و حتی خودکشی تا حد قابل توجهی بر کیفیت زندگی تاثیر می گذارد. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر اجرای الگوی توانمندسازی خانواده محور بر شدت افسردگی بیماران دارای اختلال افسردگی اساسی انجام شد.
این کارآزمایی بالینی تصادفی بر روی 70 بیمار مبتلابه اختلال افسردگی اساسی بستری در مراکز آموزشی درمانی دانشگاهی شهر قزوین در سال 1396 که به صورت تصادفی در دو گروه تخصیص داده شدند، انجام گردید. در گروه مداخله علاوه بر دریافت درمان دارویی، تحت آموزش الگوی توانمندسازی خانواده محور قرار گرفتند. قبل از شروع کارآزمایی شدت افسردگی بیماران با استفاده از پرسشنامه افسردگی بک ارزیابی و پس از 6 ماه پیگیری، شدت بیماری در هر دو گروه ارزیابی و با استفاده از آزمون های تی مستقل و آنالیز واریانس با اندازه گیری های مکررو با استفاده از نرم افزار spss 24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
میانگین شدت افسردگی قبل از مداخله در گروه کنترل 06/6+ 54 /60 و در گروه آزمون 13/7+ 34/62 بود که بین دو گروه تفاوت معنی داری وجود نداشت. میانگین شدت افسردگی بیماران در ماه ششم در گروه کنترل 17/12+ 74/40 و در گروه آزمون 54/1+ 93/22 بود که تفاوت آماری معنی داری بین دو گروه وجود داشت. همچنین آزمون آنالیز واریانس با اندازه گیری های مکرر تفاوت آماری معناداری را ازنظر میانگین شدت افسردگی بعد از مداخله بین دو گروه کنترل و آزمون نشان می دهد.
توانمندسازی خانواده محور علاوه بر درمان های دارویی می تواند در درمان شدت افسردگی بیماران موثر باشد. بنابراین توصیه می شود در بخش های روان پزشکی علاوه بر درمان های دارویی، توانمندسازی روی خانواده بیماران صورت گیرد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.