نقش واسطه ای نگرش به خیانت و تعارضات زناشویی در رابطه بین استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی و طلاق عاطفی در معلمان متاهل شهر مشهد
نتایج تحقیقات نشان می دهدکه استفاده مدیریت نشده از شبکه های مجازی زمینه ساز بروز اختلافات بین زوجین است. بر این اساس پژوهش حاضر باهدف تعیین نقش واسطه ای نگرش به خیانت و تعارضات زناشویی در رابطه بین استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی و طلاق عاطفی در معلمان متاهل شهر مشهد انجام شد.
روش پژوهش توصیفی- همبستگی و جامعه شامل معلمان متاهل نواحی هفتگانه آموزش وپرورش شهر مشهد در سال تحصیلی1396-1397 بوده است. 375 نفر از معلمان به روش نمونه گیری سهمیه ای متناسب با جنسیت انتخاب و پرسشنامه های استفاده از شبکه های اجتماعی، طلاق عاطفی، مقیاس نگرش به خیانت و تعارضات زناشویی را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از تحلیل مسیر به روش حداکثر درست نمایی(ML) تحلیل شدند.
بر اساس یافته ها نقش واسطه ای نگرش به خیانت برای پیش بینی طلاق عاطفی بر اساس استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی معنادار نیست(β = 06/0) . در حالی که ضرایب استاندارد شده β برای پیش بینی تعارضات زناشویی بر اساس استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی 31/0 است و همین ضریب برای پیش بینی طلاق عاطفی بر اساس تعارضات زناشویی 51/0 است. بنابراین نقش واسطه ای تعارضات برای پیش بینی طلاق عاطفی بر اساس استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی معنادار است. بر این اساس نقش واسطه ای معنادار تعارضات زناشویی در کنار نقش غیرمعنادار نگرش به خیانت بر اساس استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی در مجموع 18% از واریانس طلاق عاطفی را پیش بینی می کند. چنانچه نقش مستقیم استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی در پیش بینی طلاق عاطفی در کنار نقش متغیرهای واسطه ای لحاظ شود؛ 52% از واریانس طلاق عاطفی قابل پیش بینی است. شاخص های برازش، برازندگی مطلوب مدل با داده های گردآوری شده را نشان دادند.
نتایج این پژوهش نشان داد افزایش میزان استفاده از شبکه های مجازی با افزایش در تعارضات، میزان بروز طلاق عاطفی را در زوجین بالا می برد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.