همبستگی نگرش به خوردن با سبک های تنظیم شناختی هیجان، حساسیت اضطرابی و سبک دلبستگی در زنان مبتلا به چاقی
چاقی پدیده ای رو به رشد است که با عوامل روان شناختی و هیجانی ارتباط دارد. هدف از این پژوهش، تعیین همبستگی نگرش به خوردن با سبک های تنظیم شناختی هیجان، حساسیت اضطرابی و سبک دلبستگی در زنان مبتلا به چاقی بود.
این پژوهش به روش توصیفی - همبستگی انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی زنان مبتلا به چاقی مراجعه کننده به یک کلینیک تخصصی لاغری در تهران در بهار 1397 تشکیل می دهند که با استفاده از جدول مورگان، تعداد 200 زن مبتلا به چاقی (30BMI≥)، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش، "آزمون نگرش خوردن "(EAT-26: Eating Attitude Test)، "شاخص حساسیت اضطرابی"(ASI: Anxiety Sensitivity Index)، "پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان"(CERQ: Cognitive Emotion Regulation Questionnaire) و "پرسشنامه دلبستگی بزرگسالان"(AAQ: Adult Attachment Questionnaire) بودند. تحلیل داده ها با نرم افزار اس پی اس اس نسخه 23 صورت گرفت.
بین سبک های تنظیم شناختی هیجان، حساسیت اضطرابی و سبک دلبستگی با نگرش به خوردن در زنان مبتلا به چاقی، همبستگی معناداری وجود دارد (05/0≥P). با افزایش حساسیت اضطرابی، سبک های منفی تنظیم شناختی هیجان و دلبستگی ناایمن (اجتنابی و دوسوگرا)، نمره نگرش به خوردن نیز افزایش می یابد.
سبک های تنظیم شناختی هیجان، حساسیت اضطرابی و سبک دلبستگی با نگرش به خوردن در زنان مبتلا به چاقی همبستگی داشتند؛ لذا توجه به عوامل روان شناختی در پیشگیری از خوردن های هیجانی و درمان چاقی، جهت ارتقای سلامت این افراد توصیه می گردد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.