بررسی انتقادی استدلال ذات نوعی فرانسیس بکویث
سقط جنین یکی از مسائل جنجال برانگیزی است که استدلال های مختلفی بر جواز یا عدم جواز اخلاقی آن از سوی موافقان و مخالفان، اقامه شده است . یکی از استدلال هایی که بر نادرستی سقط جنین اقامه شده ، استدلال ذات نوعی است . به اعتقاد فرانسیس بکویث ، ازآنجا که در این استدلال، نوع انسان ذاتا ارزشمند انگاشته می شود، بر دیگر استدلال ها برتری دارد . از نظر او ، ذات و نوع خاص انسان موجب ارزشمندی حیاتش می شود ، هرچند کارکرد و تحرکی نداشته باشد . از این رو ، چون جنین از نوع انسانی است، حتی اگر فاقد کارکرد و فعالیت باشد، باز هم ارزش ذاتی دارد . او با ارائه این استدلال، جنین را از لحظه لقاح واجد حق حیات و شان و منزلت اخلاقی دانسته و سقط جنین را مگر زمانی که جان مادر در معرض خطر باشد، نادرست می داند . در این مقاله که به روش توصیفی۔تحلیلی و نقدی نگاشته شده است ، افزون بر تقریر این استدلال که مبتنی بر نگاهی مادی گرایانه به انسان است، به تبیین و نقد مثال های بکویث که در جهت تقویت و توضیح استدلالش ارائه کرده است، پرداخته شده و تقریری دیگر از استدلال ذات نوعی مبتنی دوگانه انگارای نفس و بدن ارائه خواهد شد .
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.