تحلیل «زنده به گور» بنابر دلواپسی های غائی اروین یالوم
یکی از اندیشه های تاثیرگذار بر مباحث نقد و نظریه های ادبی در سال های اخیر فلسفه وجودی(اگزیستانسیالیسم) بوده است. فیلسوفان بزرگی چون کییرکگارد، یاسپرس، سارتر، هایدگر و کامو تفکرات خود را پیرو دغدغههای عمیق و همیشگی انسان به مثابه مانیفیست اگزیستانسیالیسم اعلام کردند و تاثیر عمیق و قابل توجهی بر ادبیات گذاشتند. در ایران نیز این اندیشه –نه در قد و قامت بیرون از ایران- پایگاه یافت و خود را به طرق گوناگون، آگاهانه و ناآگاهانه در آثار نویسندگان نشان داد. تقریبا مصادف با اعلام موجودیت چنین اندیشه فلسفی و ادبی در جهان، ایران نیز شاهد اندیشههایی از این دست، البته نه تقلید صرف بوده است. صادق هدایت ازجمله افرادی است که به سبب تفکر و تدبر عمیق، اینگونه مسایل در آثارش یافت میشود. روش این پژوهش کتابخانهای، اسنادی و مطابق با نظر اروین یالوم است. این مقاله داستان کوتاه «زنده به گور» هدایت را با توجه به مبانی اندیشه اگزیستانسیالیسم و دلواپسیهای غایی انسان به ویژه انسان مدرن امروزین تحلیل و بررسی کرده و به این نتیجه رسیده که عناصر اصلی جریان فکری مذکور را میتوان در قالب رفتار و گفتمانهای شخصیت اصلی داستان پیدا کرد.
هدایت ، خودکشی ، مرگ ، اگزیستانسیالیسم ، دلواپسی های غائی ، یالوم
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.