تاثیر مواجهه/ بازداری از پاسخ همراه با حساسیت زدایی حرکات چشم و باز پردازش در بهبود مولفه های شناختی اختلال وسواسی-جبری با تجارب استرس زای زندگی: یک کارآزمایی کنترل شده تصادفی
مولفه های شناختی و وجود تجارب آسیب زا نقش تعیین کننده ای را در تداوم اختلال وسواسی-جبری دارند. این مطالعه با هدف ارزیابی ترکیب درمان مبتنی بر مواجهه و بازداری از پاسخ و حساسیت زدایی با حرکات چشم و بازپردازش در کاهش مولفه های شناختی اختلال وسواسی-جبری با تجارب استرس زای زندگی، انجام شد.
در این کارآزمایی بالینی کنترل شده تصادفی 60 بیمار مبتلا به OCD با داشتن تجارب استرس زای زندگی و با گمارش تصادفی ساده در دوگروه پروتکل ERP با EMDR (30 نفر) و ERP (30 نفر) طی 12 جلسه در بیمارستان روانپزشکی 22 بهمن قزوین در سال 1397-1396 تحت درمان قرارگرفتند. پرسشنامه باورهای وسواسی (OBQ-44) پیش و پس از درمان و پیگیری 3 ماهه تکمیل شد. داده ها با استفاده ازکای-اسکوئر، تحلیل کوواریانس، تحلیل واریانس مکرر و شاخص تغییر پایدار (RCI) بررسی شدند.
ریزش در گروه ERP به طور قابل ملاحظه ای بیشتر بود (P ˂ 0.05). شاخص تغییر پایدار در هر دو گروه مداخله معنی-دار بود (96/1 < RCI). تحلیل واریانس مکرر در هر دو پروتکل اثر بخشی معنی داری (P ≤ 0.001) در بهبودی مولفه های شناختی OCD را نشان داد. تحلیل کوواریانس اثر بخشی بیشتر پروتکل ERP با EMDR را در مقایسه با گروه ERP در مولفه اهمیت بیش از حد دادن به افکار را نشان داد (P = 0.001). همچنین، تفاوت میانگین مولفه های شناختی OCD در هر دو گروه در مراحل پس آزمون و پیگیری 3 ماهه در مقایسه با پیش آزمون معنی دار بود (P ≤ 0.001).
پروتکل ERP با EMDR در مقایسه با پروتکل ERP دارای نرخ تکمیل، اثربخشی و بهبودی بالینی بیشتری در مولفه های شناختی OCD می باشد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.