اثربخشی آموزش فرزندپروری بر اساس تئوری انتخاب بر رابطه والد- کودک و نشانه های بالینی اختلال نافرمانی مقابله ای
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش فرزندپروری بر اساس تئوری انتخاب بر رابطه والد- کودک و نشانه های بالینی کودکان با اختلال نافرمانی مقابله ای می باشد.
روش پژوهش شبه آزمایشی با مراحل پیش آزمون- پس آزمون و آزمون پیگیری است. از نوع پژوهش های شبه آزمایشی با مراحل پیش آزمون، پس آزمون و آزمون پیگیری است. تعداد 26 نفر از والدین دانش آموزان دارای اختلال نافرمانی مقابله ای مراجعه کننده به مرکز خدمات روان شناسی و مشاوره به همراه پدران و مادرانشان با استفاده از روش نمونه گیری گزینش در دسترس، به عنوان نمونه اصلی پژوهش انتخاب شدند و سپس در دو گروه مساوی سیزده نفری والدینشان، به شرح زیر به طور تصادفی قرار گرفتند. گروه آزمایشی در برنامه آموزش مهارتهای فرزندپروری شرکت کردند و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. . ابزارهای مورد استفاده در پژوهش پرسشنامه ارتباط والد - فرزند پیانتا (1994) و پژوهش پرسشنامه علائم مرضی کودکان (CSI-4) می باشد. به منظور تحلیل داده ها، از روش تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد.
یافته ها نشان داد آموزش فرزندپروری بر اساس تئوری انتخاب منجر به بهبود رابطه والد- کودک و کاهش نشانه های بالینی اختلال نافرمانی مقابله ای (در مولفه های ضدیت و بیش جنبشی) شد و بر مولفه های دقت و اختلال ترکیبی تاثیر معنادار نداشته است.
آموزش مهارتهای والدینی مبتنی بر تئوری انتخاب می تواند منجر با تقویت رابطه با والدین می تواند منجر به کاهش مشکلات رفتاری کودکان شود.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.