تحلیل مقایسه ای انتقادی «خودالوهیتی» در معنویت نوین و«وحی دل» در عرفان اسلامی با تکیه بر اندیشه های مولانا
در این نوشتار به تحلیل و مقایسه انتقادی یکی از مولفه های معنویت گرایی جدید «خودالوهیتی» با تعالیم عرفان اسلامی «وحی دل» با تاکید بر اندیشه مولوی پرداخته شده است. در دوران پست مدرن معنویت گرایی به عنوان گفتمان رقیب ادیان سنتی، از مولفه ها و عناصر گوناگون برخوردار است. «گردش به درون» یکی از مولفه های محوری معنویت گرایی جدید است که پیامد آن خودالوهیتی انسان مدرن است. معنویت گرایی بر این باور است که انسان با تغییر زیست معنوی و چرخش از عالم بیرون و تمرکز بر درون خود، می تواند تمام حقیقت را دریافت کند بدون اینکه به عالم بیرون از انسان اصالت دهد. ظاهرا این انگاره با برخی از آموزه های عرفان اسلامی، به ویژه برخی تعالیم مولوی مشترک به نظر می رسد؛ بر اساس آموزه وحی دل، انسان با زنگارزدایی می تواند به دریافت حقیقت در درون خود نائل آید. با عنایت به انتشار گسترده آثار این شاعر و عارف مسلمان در غرب و گرایش معنویت گرایان جدید به تعالیم وی، به مقایسه و تحلیل این موضوع خاص از منظر مولوی و معنویت گرایی پرداخته و چنین نتیجه گیری شده است که اصل موضوع (تاکید بر دریافت های معنوی در ساحت درونی بشر) مشترک است اما پیامدها و دلالت های الهیاتی عرفانی آن با جهان بینی عرفانی مولوی ناسازگار است.
مولوی ، معنویت گرایی جدید ، عرفان ، خودالوهیتی ، وحی دل
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.