تعیین شایستگی منطقه حفاظت شده برای چرای حیات وحش (مطالعه موردی: منطقه حفاظت شده گنو)
یکی از قابلیت های اکوسیستم های طبیعی خشک و نیمه خشک این است که این مناطق مکان مناسبی برای چرا هستند. به طوری که این گونه ها تنها در شرایط اکولوژیکی و اقلیمی خشک و نیمه خشک سازگاری یافته و از ارزش طبیعی بسیاری برخوردارند. کل و بز (بز وحشی) و قوچ و میش (گوسفند وحشی) به عنوان شاخص ترین پستاندار مناطق حفاظت شده کوهستانی ایران، در بسیاری از زیستگاه های مناطق خشک و نیمه خشک پراکنش دارد. از طرفی در منطقه حفاظت شده گنو این گونه ها، از منابع غذایی اصلی برای گونه به شدت در خطر انقراض پلنگ به شمار می آیند. مدل های تعیین شایستگی زیستگاه برای حیات وحش، امروزه به عنوان ابزاری در اختیار حفاظت وحوش قرار گرفته و نتایج آن کاربرد زیادی در برنامه ریزی های گوناگون مدیریتی در راستای احیای جمعیت های رو به نابودی دارد. مطالعه حاضر برای تعیین شایستگی منطقه حفاظت شده گنو، برای چرای حیات وحش انجام شد. در این باره، از تلفیق سه زیر مدل حساسیت خاک به فرسایش، تولید علوفه و ظرفیت چرا و منابع آب، شایستگی اراضی طبق روش عامل محدودکننده، برای حیات وحش و دام اهلی چراکننده در منطقه تعیین شد. نتایج نشان داد که منطقه حفاظت شده برای دام اهلی شایستگی نداشته ولی 46/12415 هکتار (84/27درصد) از سطح منطقه، شایستگی کم و 16/72درصد (54/32182 هکتار)، غیرشایسته برای چرای حیات وحش است. در این خصوص، چرای مفرط، کاهش تعداد منابع آب، تولید علوفه و حد مجاز بهره برداری از رویشگاه، از عوامل محدودکننده شایستگی اراضی منطقه برای چرای حیات وحش هستند. با توجه به ضعیف ارزیابی شدن شایستگی گنو برای حیات وحش، خروج دام اهلی از منطقه، تامین علوفه برای وحوش و افزایش مکان های آبشخوار برای آن ها از ضروریات مدیریت حفاظت تنوع زیستی بیابانی است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.