مدلی برای پیش بینی طلاق عاطفی بر مبنای سواد عاطفی، سبک های مقابله ای، کیفیت زندگی و هیجان خواهی با میانجی گری تنظیم هیجان
هدف پژوهش حاضر ارایه مدلی برای پیش بینی طلاق عاطفی بر مبنای سواد عاطفی، سبک های مقابله ای، کیفیت زندگی و هیجان خواهی با میانجی گری تنظیم هیجان بود.
روش این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نوع توصیفی- همبستگی با رویکرد مدل ساختاری بود. از جامعه زنان متاهل شاغل در مدارس ابتدایی دولتی شهر تهران با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحلهای 350 نفر انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها پرسشنامه طلاق عاطفی گاتمن، کیفیت زندگی واروشریون، سبک های مقابله ای لازاروس - فولکمن، هیجان خواهی زاکرمن، کارکردهای روانشناختی خانواده ایرانی کیمیایی و پرسشنامه دشواری تنظیم هیجان گراتز مورد استفاده قرار گرفت.
آزمون رگرسیون نشان داد که سواد عاطفی و کیفیت زندگی تاثیر منفی بر طلاق عاطفی دارند. هیجان خواهی، تنظیم هیجان و سبک گریز اجتناب تاثیر مثبت بر طلاق عاطفی دارند. سواد عاطفی با 37/0- بیشترین تاثیر را بر طلاق عاطفی دارد. ضرایب تاثیر غیر مستقیم با واسطه گری تنظیم هیجان نشان می دهد دوری گزینی و گریز-اجتناب تاثیر مثبتی بر طلاق عاطفی دارد. رویارویی، حمایت اجتماعی، کیفیت زندگی و مسئولیت پذیری دارای ضرایب تاثیر غیرمستقیم منفی هستند که به معنای تاثیر منفی آنها بر طلاق عاطفی با میانجیگری تنظیم هیجان است. دو متغیر گریز-اجتناب و کیفیت زندگی به هر دو شکل مستقیم وغیر مستقیم بر طلاق عاطفی اثر دارند.
بین سواد عاطفی، سبک های مقابله ای، کیفیت زندگی و هیجان خواهی با طلاق عاطفی ارتباط وجود دارد که تنظیم هیجان می تواند این ارتباط را میانجی گری بکند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.