تبیین جامعه شناختی مدل پیش گیری از بیماری های سبک زندگی: مطالعه نظریه بنیادی
بیماری های سبک زندگی سالانه 41 میلیون نفر از جمعیت جهان را نابود می کنند و این معادل 71 درصد مرگ و میر جهانی است. بر اساس مطالعات، افزایش چهار عامل خطر «تغذیه نامناسب، سوء مصرف مواد، عدم تحرک و استرس» باعث ناسالم شدن سبک های زندگی و بروز این بیماری ها می گردد. این تحقیق با هدف شناسایی عوامل موثر بر افزایش سطح عوامل خطر و ناسالم شدن سبک های زندگی ایرانیان و ارایه مدلی راهبردی جهت پیش گیری از وقوع و شیوع آنها انجام گرفت.
روش تحقیق کیفی از نوع نظریه بنیادی بود که با مشارکت 14 نفر از خبرگان رشته های مختلف که به صورت هدفمند انتخاب شده بودند انجام گرفت. داده ها مبتنی بر نمونه گیری نظری به روش مصاحبه عمیق گردآوری و در قالب رهیافت نظام مند اشتراوس-کوربین (1998) به روش مقایسه مستمر و کدگذاری نظری تجزیه و تحلیل گردید. روایی تحقیق با ارجاع یافته ها به داده ها و پایایی آن با ارجاع نتایج به متخصصین تامین شد.
یافته ها:
مطالعه آسیب شناسی اجتماعی سبک های زندگی ایرانیان از منظر خبرگان 216 مفهوم و 37 مقوله فرعی به دست داد که در نهایت 10 مقوله اصلی زیر بیان گر نقاط ضعف جامعه در برقراری سبک های زندگی سلامت محور حاصل گردید: تحقیق گری، تعلیم گری، تربیت گری، تبلیغ گری، تامین گری، تسهیل گری، تجویزگری، تحصیل گری، تمکین گری و تضمین گری. با انتخاب «ناسلامتی سبک های زندگی» به عنوان پدیده مرکزی، مقوله های ده گانه در دو دسته شرایط زمینه ای و مداخله گر به آن ربط داده شد و مدل راهبردی ده گانه جهت پیش گیری ارایه گردید.
نتیجه گیری:
پیش گیری از بیماری های سبک زندگی مستلزم توجه به ابعاد ساختاری و عاملیتی سبک های زندگی است. هفت راهبرد اول تحقیق در سطح کلان به ساختارهای جامعه، راهبرد هشتم در سطح میانی به خانواده و راهبرد نهم در سطح خرد به عوامل انسانی توجه دارد. راهبرد دهم بیانگر پیش نهاد تحقیق مبنی بر تشکیل سازمانی در حد واسط ساختار و عاملیت، جهت سنجش و پایش سطح سلامت سبک های زندگی ایرانیان در راستای سبک زندگی سلامت محور می باشد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.