قدرت سیاسی و بایسته های اخلاقی آن در اندیشه حکیم کشفی
هدف پژوهش حاضر بررسی قدرت سیاسی و بایسته های اخلاقی آن در اندیشه حکیم کشفی بود. در این راستا و با روش توصیفی- تحلیلی، نگرش کشفی به ذات قدرت سیاسی، هدف و قلمرو آن، نگرش موسع و متفاوت او به مفهوم خلیفه الله و ظل الله بررسی شد. همچنین تقسیم بندی نوین کشفی از اصناف سه گانه حکومت که مبنای تقسیم آن به نوعی ناظر بر نگاه وی به قلمرو سیاست و رابطه دین و اخلاق با آن است، تحلیل گردید. بایسته های اخلاقی رفتار حاکمان در سه ساحت رابطه با خدا، خود و مردم به تفکیک بیان شد و بایسته های اخلاقی رفتار وزیران علاوه بر سه ساحت مذکور در دو ساحت ارتباط با حاکم و ارتباط واسطه ای میان مردم و حاکم نیز مورد تبیین قرار گرفت. نتایج نشان داد کشفی ذات و سرشت قدرت را نه تنها ضداخلاقی نمی بیند، بلکه اولا، معتقد است قدرت فی نفسه خنثی اما بسیار موثر و کارا می باشد، و ثانیا، حتی حکومت های بی خبر یا فاقد باور به دین و قواعد اخلاقی نیز واجد نوعی شانیت و کارکرد دینی و اخلاقی هستند. ثالثا، نظر کشفی در باب کارکردهای مثبت حکومت های جبار و ظاهری محض یک گزاره توصیفی است و نه یک بایسته تجویزی. رابعا، وی تلاش برای برانداختن کامل حکومت های ستمگر را تنها در یک صورت می پذیرد و آن اینکه حاکم یا حکومتی بهتر و عادلانه تر در دسترس باشد و در این صورت براندازی حکومت ستمگر نه تنها مجاز، بلکه ضروری خواهد شد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.