بازشناسی مرز واژگان در گفتار پیوسته فارسی از روی منحنی زیروبمی
یکی از فعالیت های شناختی پیچیده در چارچوب نظام آوایی زبان این است که اهل زبان قادرند گفتار پیوسته را به صورت زنجیره واژگان گسسته درک کنند. یافته های پیشین مطالعات آزمایشگاهی بر روی زبان فارسی و دیگر زبان ها نشان داده است، در زبان هایی که در آنها تکیه به طور ثابت (یا با فراوانی وقوع زیاد) در مرز آغازی یا پایانی واژه قرار می گیرد، شنونده ها از نشانه های آکوستیکی تکیه برای تقطیع گفتار پیوسته به واژگان سازنده آن استفاده می کنند. همچنین، این گونه فرض شده است که حضور تکیه در جایگاهی غیر از مرز آغازی یا پایانی واژه مانع از کارکرد مرزنمایی این عامل نوایی می شود. در زبان فارسی حضور واژه بست در واژه باعث می شود که تکیه در جایگاهی غیر از پایان واژه واقع شود. پژوهش حاضر با هدف پاسخ گویی به یک سوال اساسی درباره نحوه پردازش درکی گفتار پیوسته فارسی انجام شد: آیا مرز پایانی واژگان (اعم از واژگان حاوی واژه بست و واژگان فاقد واژه بست) با توجه به ساخت نواختی واژگان در دستور واجی آهنگ فارسی برای شنونده قابل شناسایی است؟ برای این منظور دوآزمایش شنیداری انجام شد. نتایج این آزمایش ها نشان داد که شنونده هر نقطه پایانی H (در یک گستره نواختی H) در منحنی آهنگ گفتار فارسی را به صورت مرز پایانی یک واژه شناسایی می کند. همچنین نتایج به دست آمده نشان داد که درک شنیداری الگوی برجستگی نوایی وابسته به محل وقوع قله H تکیه زیروبمی است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.