مقایسه اثربخشی مشاوره گروهی با روش گشتالت و روانشناسی مثبت بر بهزیستی ذهنی زنان مبتلا به سرطان ریه
بیماران مبتلا به سرطان علاوه بر مسایل جسمانی، درگیر مسایل روانشناختی نیز می شوند، یکی از آسیب هایی که ممکن است این بیماری در پی داشته باشد، کاهش بهزیستی ذهنی است. هدف از پژوهش حاضر، تعیین و مقایسه اثربخشی مشاوره گروهی با روش گشتالت و روانشناسی مثبت بر بهزیستی ذهنی زنان مبتلا به سرطان ریه بود.
روش پژوهش به صورت نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. از جامعه بیماران بخش سرطان بیمارستان ولیعصر (عج) شهرستان قم به صورت دردسترس 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه جایگزین شدند. پرسشنامه پژوهش بهزیستی ذهنی کی یز و ماگیارمو (2003) بود. نتایج با استفاده از کواریانس و آزمون تعقیبی بن فرونی تحلیل شد.
نتایج نشان داد سطح معنی داری شاخص لاندای ویلکز در سطح 01/0 معنی دار است (264/0Wilks Lambda= ؛ 9/6F= ؛ 001/0 P= ؛ 486/0=µ2). این یافته نشان می دهد که با کنترل اثر پیش آزمون، بردار میانگین گروها در متغیر بهزیستی ذهنی با یکدیگر تفاوت معنی داری دارد. در حقیقت با کنترل اثر پیش آزمون و احتساب آلفای میزان شده بنفرونی (016/0)، تفاوت مشاهده شده تنها در دو مولفه بهزیستی روان شناختی و بهزیستی اجتماعی معنی دار است، و در مولفه بهزیستی هیجانی تفاوت معنی داری بین گروه ها وجود نداشت.
هر دو روش گشتالت و روانشناسی مثبت بر بهزیستی ذهنی زنان مبتلا به سرطان موثر است اما تاثیر روانشناسی مثبت بیشتر است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.