نقش فیگور در روایتشناسی آثار نگارگری (بررسی موردی شش نگاره از شاهنامه طهماسبی)
پیکره در آثار هنری از جایگاه ویژه ای برخوردار است. امروزه روایت شناسی به عنوان یک بحث میان رشته ای کارکرد خود را در حوزه های مختلف بسط داده است. آنچه قابل تامل می نماید، نقش فیگور در روایت های متنی و نگارگری و ارتباط آن ها با یکدیگر است. استفاده از نماد نیز روشی است که نگارگران ایرانی در راه رسیدن به آن معنای والا از آن بهره برده اند. بسیاری از یافته های انسانی، به صورت شهودی، درک می شوند، این یافته ها، ورای صورت ظاهری به دست آمده اند. بنابراین، فیگور به بیانی برتر از ماده نیاز دارد. پژوهش پیرامون این بحث و مباحث فرعی به همراه تحلیل و توصیف تعدادی از آثار نگارگری ایرانی، از جنبه فیگورهایی که بحث روایت در آن لحاظ شده و استفاده از منابع کتابخانه ای، ضرورتی را برای درک مسئله روایت در نقاشی های فیگوراتیو ایرانی ایجاب می کند. در پژوهش حاضر، لزوم توجه به بیان های مختلف در بازگویی روایات و تاکید بر نقش فیگور به عنوان یک عنصر مهم بیانی مورد توجه قرار گرفته است. هنرمندان نگارگری که راوی روایات بوده اند، با برخوردی آگاهانه چه در به کارگیری سلایق شخصی و علایم بیانی خاص خود و چه نحوه بازنمایی آن، در انطباق با روایات، آثار دقیق تر و سنجیده تری ارایه کرده اند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.