اثربخشی آموزش تفکر انتقادی بر راهبردهای تفکر سازنده و خوداثرمندی دانشجویان
توجه به تفکر انتقادی یکی از اهداف آموزش عالی و مولفه ای کلیدی در سلامت روان دانشجویان است. هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر آموزش تفکر انتقادی بر راهبردهای تفکر سازنده و خوداثرمندی دانشجویان علوم پزشکی بود.
این مطالعه به روش نیمه تجربی و به صورت طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه انجام گرفت. نمونه پژوهش 40 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی لرستان در سال تحصیلی 97-96 بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه شاهد و مورد جایگزین شدند. قبل و بعد از اجرای آموزش تفکر انتقادی برای سنجش بازده های عاطفی راهبردهای تفکر سازنده اسپتاین و مایر (1990) و خوداثرمندی موریس (2001) که هر دو دارای شاخص های قابل قبول روایی و پایایی بودند، استفاده شد. آموزش تفکر انتقادی برای گروه مورد به طور جداگانه، 10 جلسه 90 دقیقه ای اجرا و از دو گروه پس آزمون به عمل آمد و در این مدت برای گروه کنترل هیچ آموزشی اعمال نشد. در نهایت، اطلاعات به دست آمده از پیش آزمون و پس آزمون نمرات مربوط به گروه مورد و گروه شاهد از طریق نرم افزار آماری SPSS و با استفاده از تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شدند.
نتایج نشان داد که ضریب همبستگی بین راهبردهای تفکر سازنده و خوداثرمندی 0/241 است. همچنین بین میانگین نمرات پیش آزمون راهبردهای تفکر سازنده (8/81) و خوداثرمندی (83/3) در گروه کنترل با راهبردهای تفکر سازنده (86/1) و خوداثرمندی (76/4) در گروه آزمایش تفاوت معنی داری وجود نداشت. یافته ها بیانگر آن بود که بین میانگین نمرات پس آزمون راهبردهای تفکر سازنده (0/78) و خوداثرمندی (81/6) در گروه کنترل و میانگین نمرات پس آزمون راهبردهای تفکر سازنده (88/4) و خوداثرمندی (99/05) در گروه آزمایش تفاوت معنی داری وجود دارد (P=0/001،F< 12/57).
بنابراین با توجه به این که به کارگیری آموزش تفکر انتقادی در افزایش راهبردهای تفکر سازنده و خوداثرمندی در دانشجویان تاثیر مثبت دارد و موجب افزایش راهبردهای تفکر سازنده و خوداثرمندی در دانشجویان می شود، برگزاری دوره هایی در این زمینه در مراکز آموزشی توصیه می شود.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.