روشهای ویژه سروری در شرح قرآنی مثنوی مولوی و استفاده از بینامتنیت آنها
در طی عمر طولانی و باشکوه آثار عرفانی و ادب فارسی، قرآن کریم بزرگترین منبع الهام و اندیشه شاعران و نویسندگان بوده است که به اشکال گوناگون ساختاری و مضمونی، قصه، تلمیح، تضمین و اقتباس و دیگر شگردهای هنری و روایی مورد استفاده قرار گرفته است. این شیوه های اخذ و بهرهگیری در نظریه های جدید ادبی، تحت عنوان بینامتنیت یا تناص مطرح میشود که همچون گذشتگان تنها به توصیف میزان یا بیان موارد بهرهگیری نمیپردازد؛ بلکه چیستی و چرایی آن نیز تبیین میشود که در این پژوهش در مثنوی معنوی و بخصوص در شرح سروری بر مثنوی مورد واکاوی قرار میگیرد. بینامتنیت مثنوی و قرآن، به معنای هرگونه استفاده مولوی، خودآگاه یا ناخودآگاه از قرآن کریم است که از دیرباز مورد توجه محققان بوده و به دلیل اهمیت وارزشش کمابیش به آن پرداخته شده است. اما آنچه که در این پژوهش به آن پرداخته شده است، بررسی این موضوع در یکی از شروح معروف مثنوی، به نام شرح سروری از مصلحالدین مصطفی بن شعبان سروری است که قدیمترین نسخه کامل شرح مثنوی به زبان فارسی در خارج از ایران است. نکته قاضی » انوار التنزیل «قابل توجه این است که سروری خود مفسر قرآن بوده و بر تفاسیری چون بیضاوی حاشیه های مفصلی نوشته است. همین نکته سبب شده که در شرح خویش به موارد بینامتنیت قرآن و مثنوی اشارات دقیقی داشته باشد و در شرحش علاوه بر آیات و احادیثی که در متن مثنوی آمده، موارد دیگری هم از آیات قرآن، در بافتی اقناعی یا همراه قصه و حکایتی قرآنی یا عرفانی برای ایضاح بیشتر بیاورد که در این پژوهش به توضیح و تحلیل هردو وجه از منظر رویکردهای بینامتنیت پرداخته میشود.
قرآن ، مثنوی مولوی ، شرح سروری ، بینامتنیت
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.