بررسی اقتباس در روایت رساله الطیرهای فارسی و عربی از منظر پیوند نظریه کنش گفتار جان سرل و بیش متنیت ژرار ژنت
رساله الطیرها متونی روایی هستند با محتوای عرفانی و زبان تمثیلی رمزی. مسلم است که این دسته از متون با اندکی افزایش، کاهش، تغییر یا جابه جایی، تحت تاثیر یکدیگر تالیف شده اند. این مقاله درپی پاسخ به این پرسش است که از میان رساله الطیرهای فارسی و عربی، کدام وام دار دیگری است و از منظر روایت شناسی که علم بررسی کمینه روایت است، چگونه می توان به بررسی تاثیر و تاثر این آثار پرداخت. این مقاله با تکیه بر رویکرد روایت شناسی از منظر نظریه کنش گفتار سرل و بیش متنیت ژنت، با روش تحلیلی توصیفی و ابزار کتابخانه ای به دنبال بررسی ارتباط میان متنی رساله الطیرهای فارسی و عربی است. فرض بر آن است که رابطه این متون بیش متنی است و راویان متاخر از راویان متقدم به طور آگاهانه تاثیر پذیرفته اند. برای بررسی این فرضیه ها، ابتدا این آثار به پی رفت و گزاره تجزیه و پس از آن، پی رفت های مشابه مشخص شد؛ سپس هر گزاره با علایم اختصاری به نمایش درآمد؛ درنهایت با مقایسه ساختار و محتوای گزاره های این پی رفت ها، شباهت ها و تفاوت های این رساله ها آشکار شد. نتایج حاکی است کاربرد بیش از حد گزاره های تصریحی و ترغیبی در این آثار در راستای تصریح و اظهار مطالب ارشادی یا ترغیب روایت شنو به مباحث تعلیمی است. با بررسی هفده پی رفت مشابه در این آثار به این نتیجه رسیدیم که جز قصیده عینیه که پی رفت های مشابه بسیار اندکی با سایر رساله ها دارد، رساله الطیرهای ابن سینا و محمد غزالی با دو ساختار متفاوت، پیش متن فرض شده اند. رساله احمد غزالی در مقایسه با رساله محمد غزالی به طرح جزییات بیشتری پرداخته است. رساله های چاچی، عین القضات، منطق الطیر و کشف الاسرار طرح کلی اثر را از رساله محمد غزالی دریافت کرده اند؛ اما با ایجاد تغییراتی در پی رفت ها، اثر خویش را از تقلید کلی نجات داده و صاحب بدعت هایی در ساختار روایی آثارشان شده اند. رساله سهروردی در قسمت های آغازین، بسیار شبیه رساله ابن سیناست؛ اما سهروردی نیز با کاربرد پی رفت هایی متفاوت توانسته اثری خلق کند که در نوع خود بدیع است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.