مدل ساختاری هوش معنوی و بهره وری با بررسی نقش میانجی وجدان کاری درکارکنان اداره آموزش و پرورش شهر یزد
یکی از مهم ترین اهداف سازمان ها که کارکنان و مدیران در ایجاد آن نقش محوری دارند، ارتقاء سطح بهره وری است. ازاین رو بررسی عوامل موثری که می تواند باعث ارتقاء بهره وری شود، دارای اهمیت است. پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش واسطه ای وجدان کاری در رابطه بین هوش معنوی و بهره وری کارکنان صورت پذیرفت.
طرح پژوهش در این مطالعه مقطعی- همبستگی بود. شرکت کنندگان این پژوهش شامل 248 نفر از کارکنان اداره آموزش وپرورش شهر یزد (8 مدیر، 60 معاون و 180 کارمند) بودند که بر اساس روش نمونه گیری طبقه ای متناسب انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده های پژوهش، از پرسشنامه های هوش معنوی کینگ (2008)، پرسشنامه وجدان کاری بریک و مانت (1991) و پرسشنامه بهره وری هرسی و گلداسمیت (1983) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش همبستگی مبتنی بر رویکرد مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار AMOS ویرایش 24 انجام گرفت.
نتایج تحلیل مدل نشان داد که مدل دارای برازش مناسبی است و اثر مستقیم هوش معنوی بر وجدان کاری (58/0) و اثر مستقیم وجدان کاری بر بهره وری (51/0) مثبت و معنی دار بود اما اثر مستقیم هوش معنوی بر بهره وری معنی دار نبود که از مدل حذف شد. همچنین نتیجه آزمون بوت استراپ نشان داد هوش معنوی با نقش واسطه ای وجدان کاری دارای اثر غیرمستقیمی بر بهره روی می باشد.
می توان نتیجه گیری کرد که مدیران سازمان ها از طریق تقویت هوش معنوی کارکنان خود می توانند وجدان کاری آنان را افزایش داده و در نهایت به بهره وری بیشتر دست یابند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.