حقوق بشر و مواجهه با نسل کشی در میانمار
میانمار یکی از متنوعترین کشورهای آسیایی از نظر نژادی، قومی و مذهبی است که این تفاوت ها در عمل، سبب وقوع بحرانهای مختلف در این کشور شده است. اعمال خشونت علیه یک گروه برای حذف گروه دیگر در این کشور که با ناکارآمدی دولت همراه بود، باعث ایجاد موجی از مخالفت ها با حضور مسلمانان دراین کشور، با هدف پاک سازی مذهبی و جلوگیری از گسترش اسلام شد.گسترش این خصومت در نتیجه، سبب وضع محدودیت ها و اقداماتی از قبیل عدم دسترسی مسلمانان به حقوق شهروندی و نیازهای اولیه زیستی، بیرون راندن آنان از خانههایشان، جلوگیری از ازدواج و زادوولد آنان، آتش زدن خانهها، مثله کردن مردان، شکنجه، آتش زدن اجساد، تجاوز به زنان در انظار عمومی و... شد که با توجه به اعلام سازمان ملل متحد در دسامبر 1948 مبنیبر به رسمیت شناختهشدن جرم نسلکشی به عنوان یک جرم بینالمللی و تطبیق هر یک از جرایم صورت گرفته با بندهای)الف(تا (ه(ماده 2 کنوانسیون منع و مجازات نسلکشی، می توان این جنایات را به عنوان مصداقی از جرم نسلکشی برشمرد. با توجه به اینکه نسلکشی عملی ضد حقوقبشری است و مهمترین حق بشری که همان حق حیات است را نقض میکند، در این مقاله با استفاده از روش تحلیلی و توصیفی، ابتدا به بررسی کلیت و مفاهیم مرتبط با نسلکشی و سپس به صورت موردی، به بررسی موضوع میانمار میپردازیم و در ادامه، نحوه مواجهه حقوقبشر با این جنایت در این کشور را مورد تحلیل و واکاوی قرار میدهیم.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.