برآورد رواناب با استفاده از مدل IHACRES بر اساس داده های ماهواره ای CHIRPS و مدل های CMIP5 (مطالعه موردی: حوضه آبخیز گرگانرود-منطقه آق قلا)
حوضه آبخیز یک سامانه هیدرولوژیکی پویا به لحاظ زمانی-مکانی است؛ بنابراین روند تبدیل بارش به رواناب نیز بسیار پیچیده است. مدل های هیدرولوژیکی با توان بالقوه خود، ابزارهای کارآمدی به ویژه تحت شرایط تغییرات آب و هوایی محسوب می شوند. هدف از این مطالعه برآورد رواناب حوضه آبخیز گرگانرود-منطقه آق قلا با استفاده از مدل نیمه توزیعی IHACRES است. به این منظور داده های ایستگاه همدید گرگان، ایستگاه هیدرومتری آق قلا، چهار مدل CanESM2، GFDL-CM3، HadGEM2 و MRI-CGCM3 از مجموعه مدل های CMIP5 تحت روش های ریزمقیاس نمایی آماری SDSM و MarkSimGCM و داده های ماهواره ای بارش با توان تفکیک بالا CHIRPS (05/0 ×05/0 درجه قوسی) به کارگیری شدند. در ادامه از آماره های R2، MBE و RMSE برای صحت سنجی و از آزمون های ناپارامتریکMann-Kendall و Sen’s Slope برای ارزیابی روند و شیب روند داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد مدل CanESM2 ریزگردانی شده با SDSM از عملکرد بالاتری نسبت به مدل های دیگر برخوردار است. همچنین داده های CHIRPS کارایی مناسبی را برای مطالعه بارش نشان داده اند. رفتار آماری بلندمدت دبی در آق قلا نشان داد فروردین و اردیبهشت بیشینه دبی را در بین ماه های مختلف سال دارا می باشند. مدل IHACRES هر چند که در پیش بینی دبی های بیشینه نتوانسته دقت مناسبی را ارایه دهد اما در مجموع دارای دقت قابل قبولی است. بارش-رواناب در دوره مدل سازی شده آینده تحت سناریو های RCP2.6 و RCP4.5 روند کاهشی و تحت سناریو RCP8.5 روند جزیی افزایشی خواهد داشت. همچنین انتظار می رود با افزایش بارش های حدی رخدادهای سیلابی در منطقه نیز روندی افزایشی داشته باشند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.