بررسی تطبیقی جامعیت قرآن و سنت در آراء صفار و کلینی با توجه به فضای گفتمانی عصر ایشان
اختلاف صفار و کلینی به عنوان استاد و شاگرد در خصوص جامعیت قرآن و سنت را بایستی در نوع نگاه آن دو به جایگاه عقل و نص، همراهی امام (ع) با کتاب و سنت، معنای تفویض و نیز با توجه به قرابت هریک از ایشان به طیف های کلامی در درون امامیه، باز جست. کلینی که قرابت بسیاری به طیف عقل گرا و قرآن محور هشام بن حکم داشت و در مساله تفویض امور به پیامبر (ص) و امام (ع) ، جانب دیدگاه متعادل و خارج از اتهام به غلو را می گرفت، قرآن و سنت را جامع همه اموری می دانست که انسان ها حداقل در مسایل دینی بدان نیاز دارند. از این رو امام (ع) را صرفا به عنوان حامل و مفسر کتاب و سنت در نظر می گرفت؛ اما صفار با شدت نص گرایی و طبعا عقل محور نبودن، ارایه معنایی موسع از تفویض و همچنین در متهم شدن به غالی گری، قرابتی با طیف مفضل بن عمر داشت و در نتیجه، قرآن و سنت را جامع هر آنچه انسان ها بدان ها نیاز دارند، نمی دانست. البته، این مساله برای وی و در منظومه اعتقادی اش، مشکلی ایجاد نکرده و او علم امام (ع) را که در «بصایر الدرجات» به شکلی حداکثری به آن پرداخته است، به عنوان پوشش دهنده مواردی می داند که در کتاب و سنت نیامده است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.