مولفه های نوستالژی در شعر یدالله بهزاد
نوستالژی رفتاری ناخودآگاه است که به عنوان احساسی طبیعی در همه ی انسانها بروز میکند. هنگامی که فرد از وضعیت کنونی اش احساس ناخشنودی کند، میکوشد تا با پناه آوردن به رویدادها و خاطرات خوش گذشته اش به نوعی درد درون خود را تسکین بخشد نوستالژی و مصادیق آن درون مایه ی شعر بسیاری از شاعران گذشته تا به امروز را تشکیل میدهد. نوستالژی و حسرت گذشته با تمام مولفه ها و معانی آن از برجسته ترین مضامین و در واقع خصیصه ی اصلی شعر بهزاد محسوب میشود. گریز به خاطرات شیرین کودکی، ایام خوش جوانی و گله از دوران پیری و... از جمله مضامینی اند که شعر او را با نوستالژی پیوند عمیق میبخشند؛ به حقیقت او با پناه بردن به گذشته و خاطرات خوش آن، نارضایتی و اعتراض خود را نسبت به اوضاع جامعه و روزگار خویش نشان داده است. نوستالژی شعر بهزاد با دو معنا مطرح میشود، نوستالژی فردی و نوستالژی جمعی. نوستالژی فردی شعر او شامل یاد دوران خوش کودکی و مدرسه، غم عشق و مفاهیمی چون اندوه از دست رفتن جوانی و دوستان و نزدیکان و شکوه از روزگار پیری میشود. نوستالژی جمعی شعر او جاییست که شاعر را با دردهای مردم پیوند میزند. اشعار سیاسی- اجتماعی شاعر نوستالژی جمعی شعر او را پر رنگتر از نوستالژی فردی کرده است. بهزاد شاعری متعهد، آرمان خواه و انسان دوست است. او شعر را در خدمت اخلاق به کار گرفت. جنبه های مختلف تعهد سیاسی، اجتماعی، عاطفی، مذهبی و تعهد به خانواده و دوستان در اشعارش نمود دارد؛ این عناصر نه تنها جانمایه ی شعر او را شکل میدهند؛ بلکه نمودار حقیقی شخصیت والای او نیز هستند. پژوهش حاضر بر آن است که به بررسی نوستالژی و جنبه های مختلف آن در شعر یدالله بهزاد کرمانشاهی بپردازد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.