تبیین وجهی مغفول در پیدایش شعر عرفانی فارسی با تکیه بر رویکرد ساختگرایی تکوینی لوسین گلدمن
راهیابی مفاهیم زهدآمیز و عرفانی به جهان شعر فارسی در آفرینش ادبی ابوالمجد مجدود بن آدم سنایی غزنوی صورت پذیرفت و به این ترتیب قالب شعر فارسی ، محملی برای بیان جهان نگری عرفانی شد. به این دلیل ، صاحبنظران عرصه ی ادبیات ایران ، سنایی را شاعری دوران ساز دانسته و تاریخ شعر فارسی را به دو دوره ی پیش و پس از وی تقسیم نموده اند. اما پژوهش حاضر با گذر از این نظر و با نگرشی جامعه شناختی به ادبیات و اتخاذ رویکرد ساختگرایانه ی تکوینی لوسین گلدمن ، فرضیه ی خود مبنی بر دوران ساخته بودن سنایی و اینکه سنایی ، فرد استثنایی این نظریه می باشد را طرح نموده است و به این نتیجه نایل آمده که آفرینش ادبی سنایی دارای خصلتی جمعی است و سنایی شاعری دوران ساخته و توانا در ایجاد پیوند و انطباقی آشکار بین ساختار آفرینش ادبی و ساختار اجتماعی جامعه ی همعصرش است که با دارا بودن حداکثر آگاهی ممکن اهل عرفان و تصوف ، جهان نگری عرفانی را به صورت منسجم در جهان اشعارش ، به اندیشه و تجربه درآورده . بی شک سنایی در ساختن دوره ای نوین در تاریخ شعر فارسی نقش اساسی داشته و این نشانگر دوران ساز بودن وی می باشد اما تاکید بیش از پیش ، مستمر و مکرر این وجه در مطالعات پیرامون سنایی منجر به مغفول ماندن وجهی است که در پژوهش حاضر به آن پرداخته شده و آن اهمیت مطالعات جامعه شناسانه ی ادبی و تاثیر آگاهی از شرایط اجتماعی و تاریخی در روند مطالعات پیرامون بزرگان ادب فارسی است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.