نقد و بررسی کتاب Weltschmerz Pessimism in German Philosophy, 1860-1900 (جهان رنجی، بدبینی در فلسفه ی آلمان، 1900-1860)
کتاب جهان رنجی، نوشته ی فردریک سی. بایزر، پژوهشی درباره ی جنبش یا جریان بدبینی در فلسفه ی آلمان نیمه ی دوم قرن نوزدهم است. بایزر با تعریف بدبینی به این نظریه و باور که زندگی در این جهان ارزش زیستن ندارد، شوپنهاور را نخستین کسی می داند که این برداشت از جهان را وارد فلسفه ی آلمان ساخت. بایزر در این کتاب، به بررسی مباحثه ی گسترده و جدیی می پردازد که بدبینی شوپنهاور و مریدان، و البته منتقدان وی، به راه انداخت و به یک معنا برنامه ی کاری فلسفه را از بحث درباره ی منطق علم به سمت و سوی مسایل مرتبط با ارزش زندگی سوق داد. مقاله ی حاضر می کوشد تا ضمن معرفی رویکرد و هدف کلی کتاب، به تحلیل مختصر محتوای فصل های کتاب که بر اساس چهره های فلسفی سامان یافته بپردازد. پس از این تحلیل مختصر، مزیت های کتاب در مقام کتابی در حوزه ی تاریخ فلسفه که به صورت اختصاصی به مباحثه ای فراموش شده، هرچند مهم و تاثیرگذار، می پردازد و نیز برخی از نقص هایی که، به نظر نویسنده ی این مقاله، اگر رعایت می شد بر اعتبار کتاب می افزود، خاطر نشان می شوند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.