جستاری در موانع نظری رشد و گسترش آثار غنایی منثور
گستردگی و عمق مفاهیم ادبیات غنایی در کنار تنوع مصادیق این نوع ادبی، از درخشان ترین ویژگی های ادبیات فارسی به شمار می رود. درحالی که آفرینش سایر انواع ادبی در دوره هایی از تاریخ، ضعف هایی از خود نشان می دهد، ادب غنایی، با اقبالی رو به رشد و تکاملی روزافزون مواجه بوده است. لیکن آنچه در شناخت جوانب گوناگون این نوع ادبی به صورت یک نقطه ابهام، قابلیت طرح و پیگیری دارد این است که تحت تاثیر چه موانعی، آثار منثور مستقل و غنایی محض نسبت به اشکال و انواع منظوم آن، از کم شماری چشمگیری برخوردارند. فقدان نظریه ای مشخص و مطرح در باب اسلوب نثر فارسی، یافتن پاسخی برای پرسش فوق را دشوار می کند؛ بنابراین در این پژوهش تلاش شد در درجه نخست با مراجعه به دیباچه آثار منثور و کتب ترسلی، برخی از تعاریف و ملاک های نثر فارسی احصا شود تا از رهگذر برابر نهادن بایسته های ارایه کلام غنایی با چهارچوب های انشای نثر فارسی، موانع نظری رشد و گسترش آثار غنایی منثور، وضوح بیشتری پیدا کند. ازآن رو که پژوهش حاضر بر مولفه های نظری متمرکز است، از نقد و تحلیل ادبی متون و قطعات نثر غنایی صرف نظر و چهار عامل نظری به عنوان مقدمه ای در شناخت عوامل احتمالی موثر در کم شماری نثر غنایی در ادبیات فارسی معرفی شد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.