ولایت بر فرزند حاصل از سلول های بنیادی از منظر فقیهان معاصر امامیه
استفاده از سلول های بنیادی در تهیه سلول های جنسی و استفاده از آنها در تولید جنین، از جمله جدیدترین مباحثی است که در حوزه زیستفناوری تولید مثلی مطرح شده است. این سلول ها دارای قدرت خودتکثیری بوده و قابلیت تمایز و تبدیل به انواع دیگر سلول های بدن را دارند. در این میان، موضوع ولایت بر فرزند حاصل از سلول های بنیادی، مسیلهای است که اغلب فقها سعی در توجیه و پذیرش آنرا دارند؛ هرچند نباید وجود مخالفان را نیز نادیده انگاشت. مسئله اصلی پژوهش این است که اگر جنین از یک سلول در مذکر و مرد گرفته شود و یا از یک سلول یک زن بهتنهایی گرفته شود و به جنین تبدیل گردد، در این صورت آیا بهصورت کلی، عنوان ابوت و بنوت نفی میگردد و یا عنوان ابوت و بنوت صادق است و در فرض اول، ولایتش در هر صورت با صاحب سلول، که مرد است، می باشد؟ در فرض دوم، آیا ادله ولایت بر طفل، به این زن بهعنوان مادر و یا بهعنوان صدق ابوت بر این مادر نیز سرایت می کند و یا اینکه ولی طفل، حاکم می باشد و این ولایت را به صاحب سلول، که زن باشد، اعطا می کند؟ در این مقاله، آراء فقیهان در فروض مختلف امکان تشکیل جنین از سلول های بنیادی پوست و یا مغز استخوان هر کدام از طفل، زن و مرد بهتنهایی، بیان و بررسی می شود.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.