مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری متمرکز بر نشخوار فکری و درمان شناختی رفتاری کلاسیک بر نشخوار فکری و علائم افسردگی
افسردگی از اختلالات بسیار شایع روانی است که با نشخوار فکری رابطه دارد. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری متمرکز بر نشخوار فکری و درمان شناختی رفتاری کلاسیک بر نشخوار فکری و علایم افسردگی بود.
پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی زنان افسرده مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر دزفول در سال 1397 تشکیل دادند که از میان آن ها، تعداد 24 نفر از افراد دارای افسردگی با استفاده از مصاحبه بالینی ساختاریافته به شیوه هدف مند انتخاب شدند؛ سپس به طور تصادفی در دو گروه درمان شناختی رفتاری متمرکز بر نشخوار فکری و درمان شناختی رفتاری کلاسیک قرار گرفتند. آموزش ها به مدت دوازده جلسه در هر دو گروه انجام شد. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس نشخوار فکری-تامل و پرسشنامه افسردگی بک ویرایش دوم بود که توسط شرکت کنندگان در مراحل پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری تکمیل شد. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس آمیخته ازطریق نرم افزار SPSS نسخه 18 صورت گرفت. مقادیر احتمال کمتر از 0٫01 از نظر آماری معنادار در نظر گرفته شد.
نتایج نشان داد هر دو مداخله درمانی یعنی گروه درمانی شناختی رفتاری متمرکز بر نشخوار فکری و گروه درمانی شناختی رفتاری کلاسیک در کاهش نشخوار فکری و علایم افسردگی تاثیر دارد (0٫001>p). مقایسه این دو روش درمانی مشخص کرد که تفاوت معنادار بین این دو روش در سه دوره زمانی مشاهده نمی شود.
براساس نتایج پژوهش، از درمان شناختی رفتاری متمرکز بر نشخوار فکری و درمان شناختی رفتاری کلاسیک می توان به عنوان روش هایی کارآمد برای کاهش نشخوار فکری و علایم افسردگی استفاده کرد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.