تبیین راهبردهای شناختی و فراشناختی دانش آموزان دارای اختلالات یادگیری برمبنای باورهای انگیزشی و میانجی گری سبک های یادگیری
باورهای انگیزشی و راهبردها و سبک های یادگیری از متغیرهای مهم در عملکرد تحصیلی دانش آموزان با اختلالات یادگیری است. پژوهش حاضر با هدف تبیین راهبردهای شناختی و فراشناختی دانش آموزان دارای اختلالات یادگیری برمبنای باورهای انگیزشی و میانجیگری سبک های یادگیری انجام شد.
روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری را دانش آموزان دارای اختلال یادگیری مقطع متوسطه ابتدایی کرمان در سال تحصیلی 97-1396 تشکیل دادند. بدین منظور نمونه ای شامل 202 دانش آموز دارای اختلال یادگیری مقطع ابتدایی (چهارم تا ششم) با روش نمونه گیری دردسترس از مراکز اختلال یادگیری انتخاب شدند. سپس مقیاس های راهبردهای شناختی و فراشناختی (داوسون و مک اینری، 2004) و سبک های یادگیری (کلب، 2000) و باورهای انگیزشی (پینتریج و دیگروت، 1990) روی آنان اجرا شد. تحلیل داده ها با استفاده از الگوی معادله ساختاری صورت گرفت.
مدل نهایی الگویی خاص از روابط متغیرهای پژوهش را با یکدیگر نشان داد که 0٫44 از تغییرات خودکارآمدی و 0٫37 ارزش گذاری درونی و 0٫22 اضطراب امتحان را تبیین می کند (0٫001≥p). شاخص های برازش مدل نیز برازش مدل را با داده ها نشان می دهد (1٫81= χ2 و 0٫61=p و 0٫01=RMSEA و 1٫00=GFI و 0٫99=AGFI و 1٫00=CFI و 0٫99=NFI). همچنین اثر مستقیم راهبردهای شناختی بر باورهای انگیزشی تایید نشد؛ اما اثر غیرمستقیم آن با میانجیگری سبک های یادگیری بر سه بعد باورهای انگیزشی تایید شد. اثر مستقیم و غیرمستقیم راهبردهای فراشناختی نیز بر هر سه بعد باورهای انگیزشی معنادار بود (0٫001≥p).
راهبردهای فراشناختی بیش از راهبردهای شناختی تبیین کننده باورهای انگیزشی دانش آموزان بوده که بیانگر اهمیت اساسی نقش راهبردهای فراشناختی در باورهای انگیزشی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.