انسان شناسی در کلام سیاسی معتزله و اشاعره
هدف پژوهش حاضر بررسی دیدگاه دو مکتب کلامی اشاعره و معتزله درباره یکی از مبانی انسان شناختی متکلمین به نام «اختیار» بود. روش پژوهش توصیفی - تحلیلی بوده و نتایج حاکی از آن است که استفاده معتزله از قاعده لطف، عدل الهی و تناسب آن با اختیار، جزاء و عقاب بر مبنای سازگاری با اختیار انسان، لزوم عدم استناد افعال قبیح و زشت به خداوند و اقرار به قدرت و توانایی خداوند در خلق افعال آدمی، گویای نفی اطلاق تفویض بر معتزله می باشد. اما از نظر اشاعره، استناد افعال آدمی به خدا و تابعیت آن از اراده حضرتش، امر مسلم کلامی پنداشته شده است. آنها قایل به این هستند که حتی تقسیم اعمال انسان ها به خوب و بد، منشاء الهی دارد. از این حیث، حسن و قبح افعال هم وجه شرعی پیدا کرده و از جهت عقلی، قابل توجیه و پذیرش نخواهد بود.
انسان شناسی ، معتزله ، اشاعره ، اختیار ، اراده
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.