تحلیل بلاغی رمز و نمادگرایی مولانا در مثنوی معنوی
در جهان بینی عرفانی، این جهان سایه ای از جهانی دیگر یا جهان غیب است. بنا بر این هرچه در این جهان وجود دارد سایه یا نشانه های آن جهان ناپیداست که از رهگذر زبان بیان می گردد. این واقعیت، گاه با زبان «عبارت» بیان می شود و زمانی دیگر در سطحی عالی تر ناگزیر باید از طریق زبان «اشارت» به مخاطب انتقال یابد. مولانا در مثنوی از هر دو زبان عبارت و اشارت استفاده کرده است. در مقاله حاضر نشان داده ایم که چگونه مولانا با استفاده از زبان اشارت، در گستره ای عظیم، جمادات، گیاهان، حیوانات و مجردات را نماد چیزهای متفاوتی قرار داده است. مساله اصلی این پژوهش تبیین چگونگی نماد پردازی مولانا در مثنوی است. زبان اشارت و نیز نمادهایی که مولانا به کار برده با جهان بینی او ارتباط مستقیم دارد. در این پژوهش که داده هایش را از طریق روش کتابخانه ای گرد آورده و آن ها را با روش توصیفی تحلیلی بررسی کرده است، این نتایج به دست آمده که مولانا تمام این نمادها را با نظامی که از تکامل هستی از جماد تا انسان و اندیشه، در نظر داشته پی می ریزد و عرضه می کند. اما جمادات آشکارا بر گیاهان، حیوانات و به ویژه بر مجردات، افزونی دارند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.