تحلیلی بر «تعالی حکمت»؛ با تکیه بر نفس شناسی و روش شناسی صدرایی
مکتب فلسفی صدرالمتالهین بنام حکمت متعالیه شناخته میشود. ملاصدرا واژه «حکمت» را بر واژه «فلسفه» ارجح دانسته و «تعالی» را که در نظر او موقعیتی پویاست جهتگیری کلی ساختار فکری خود قرار داده است. این امر ما را با منظومه یی از عواملی که از کیفیت، جهت و چگونگی تعالی در این مکتب بحث میکند، مرتبط میسازد. نوشتار پیش رو درصدد است، از میان عناصر متعدد برتری حکمت صدرایی، چگونگی ایجاد این تعالی را از طریق بررسی دو مولفه نفس شناسی و روش شناسی در دو حوزه مبدا و معاد تبیین نماید. در رویکرد صدرایی اگر کسی خواستار حکمت باشد، باید برای خویش و در خویشتن دست به آفرینش زده و از تماشاگری به بازیگری در عرصه وجود قدم بگذارد. نوع نگاه متفاوت ملاصدرا به حقیقت نفس و توسع در مراتب ادراکی آن، با روش شناسی درهم تنیده و مرتبط است، زیرا در حکمت صدرایی شناخت نفس بمثابه یک روش برای خداشناسی و آخرت شناسی قلمداد میشود. ملاصدرا در روش شناسی از بازآفرینی مفاهیم آغاز میکند و با رهیافتی میان رشته یی و جامع نگر، روش درست را جمع میان عقل و نقل و شهود میبیند. تاویل و زبان برتر نیز از مولفه هایی است که با روش شناسی خاص ملاصدرا مرتبط است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.