علل عمده گرایش به پلورالیسم دینی در غرب و پاره ای از نقدهای وارد بر آن
نظر به تعدد و تنوع ادیان در روزگار ما و ادعایی که هر یک از آنها مبنی بر حقانیت و نجات دارند، رویکردهای مختلفی خصوصا در عصر حاضر نسبت به چنین ادعاهایی مطرح شده است که عمدتا بستر آن در غرب فراهم گردیده است. الهیات مسیحی که بیش از هر دین دیگری خود را در مواجهه با پیروان ادیان و نحله های مختلف فکری دیده و از طرفی بر حقانیت و نجات تاکید دارد، اکنون با این مسئله جدی روبهروست که مدعیان ادیان دیگر نیز همین ادعا را داشته و بنابراین یا باید در مقابل حریفان جدی خود بایستد و یا کثرت آنها را به رسمیت بشناسد و به گونه ای به پلورالیسم دینی تن دردهد. آنچه در غرب اتفاق افتاده است، صورت اخیر مسئله است که با تلاش های متکلم معاصر مسیحی، جناب «جان هیک» بیشتر پیوند خورده است. در بینش جان هیک کثرت ادیان به رسمیت شناخته شده و او سهمی برای حقانیت و نجات آنها قایل شده است. عللی همچون توسعه ارتباطات، معاشرت با پیروان ادیان گوناگون، افول معنویت و در مواردی وجود آموزههایی عقلگریز در ذات پارادوکسیکال دین مسیحی، انحصارطلبی و علل دیگر از عوامل عمده گرایش به پلورالیسم دینی و سبب تقویت بنیان های این نوع نگرش گردیده است. نویسندگان این مقاله با عنایت به اهمیت موضوع در صدد استقرای آن علل بوده و حتی الامکان با بررسی پارهای از نقدهای وارد بر آنها در پی آناند چشم اندازی از علت عدم اقبال متکلمان مسلمان را به این نوع اندیشه ترسیم نمایند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.