خوانش زمان در هنر مینیمال، مفهومی و پسامفهومی
زمان به عنوان پدیدهای مفهومی، در قلمرو هنر همواره مورد توجه بوده است و این مسئله با تحولات ناشی از اوج هنر مدرن در نیمه دوم قرن 20 میلادی و شکلگیری تکثرگرایانه گرایشها و جنبشهای هنری، ظهوری متفاوت از قبل و ماهیتی جدید پیدا نمود. بر این اساس در پژوهش حاضر به منظور شناخت ماهیت و چیستی زمان و چگونگی بازتاب آن در آثار هنرمندان هنر مینیمال، مفهومی و پسامفهومی از روش اکتشافی استفاده گردید و قصد بر آن است تا برای مخاطبان این آثار، بازخوانشی جدید مبتنی بر مسئله زمان ارایه گردد؛ بنابراین رویکردی کیفی اتخاذ گردید که هدفی بنیادین در پی داشت. همچنین از شیوه جمعآوری اطلاعات، مبتنی بر روش کتابخانهای و از ابزار یادداشتبرداری بهره گرفته شد. چارچوب نظری پژوهش حاضر مبتنی بر دیدگاه نشانه شناسی چارلز سندرس پیرس است و سهگانه وی برای تحلیل آثار مورد توجه قرار گرفت. نتایج حاصله نشان از آن داشت که خوانش زمان در نیمه دوم قرن بیست از هنر ماقبل خود کاملا متفاوت است و زمان را میتوان در سه حوزه نشانههای شمایلی، نمادین و نمایهای در آثار هنر مینیمال، مفهومی و پسامفهومی بازخوانی و جستجو کرد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.