جامعه ایرانی عصر رضاشاه (مطالعه موردی: داستان های محمد مسعود)
جایگاه محمد مسعود در تاریخ روزنامه نگاری معاصر ایران شناخته شده است. اما داستان های او تاکنون مورد توجه و بررسی قرار نگرفته است. این مقاله با استفاده از روش نقد ادبی و تحقیق تاریخی تلاش کرده است به این پرسش پاسخ دهد که آیا می توان آثار داستانی مسعود را روایتی ریالیستی از جامعه ایرانی دوره رضاشاه دانست و بر این اساس آن را به مثابه روایتی غیر رسمی از تاریخ این دوره پذیرفت؟ حاصل پژوهش آن است که داستان های محمد مسعود آیینه جامعه ای است رنجور که آنچه زیر پوستش می گذرد، با آنچه در بوق و کرنا می شود و توسط نهادهای دولتی تبلیغ می گردد، زمین تا آسمان متفاوت است. اگرچه مسعود ادعای تاریخ نویسی ندارد، اما در داستان های ریالیستی اش روایتی غیر رسمی اما واقعبینانه از ایران دوره رضاشاه ارایه می دهد که به مدد شواهد و منابع دیگر قابل تایید و پذیرش است.
محمد مسعود ، داستان ، رئالیسم ادبی ، ایران معاصر ، رضاشاه ، تاریخ نگاری
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.