راهبرد موازنه سازی امریکا در شورای امنیت در مواجهه با دموکراسی خواهی در غرب آسیا (مطالعه موردی: سوریه و بحرین 2011-2017)
پس از آغاز روند گذار به دموکراسی از سال 2010 در منطقه غرب آسیا، طولی نکشید که موج دموکراسی خواهی به سوریه و بحرین نیز رسید. با از بین رفتن زمینه برقراری صلح و نقض گسترده حقوق بشر، انتظارات از شورای امنیت سازمان ملل در جهت برقراری صلح و امنیت، افزایش یافت. در چنین شرایطی ایالات متحده به عنوان یکی از تاثیرگذارترین اعضای دایم این شورا، در قبال تحولات سوریه و بحرین موضع گیری سوال برانگیزی داشته که بررسی آن دست مایه نگارش این مقاله شده است. بنابراین، هدف نگارش این مقاله پاسخ به این سوال بوده که چه ملاحظات و انگیزه ای موجب بروز چنین جهت گیری و رفتار متناقضی از سوی دولت امریکا شده است؟
در جهت دستیابی به این هدف و ارایه پاسخ به پرسش مورد نظر از روش پژوهشی تحلیلی - مقایسه ای، با تکیه بر داده های اسنادی و کتابخانه ای بهره گرفته شده است.
یافته های پژوهش بیان گر آن است که با پیگیری و حمایت های ایالات متحده، تاکنون 21 قطعنامه توصیه ای در جهت کاهش خشونت ها در سوریه به تصویب شورای امنیت رسیده است. همچنین امریکا دیپلماسی فعالی را برای تصویب قطعنامه های الزام آور فصل هفتم منشور شامل تعیین ضرب الاجل، تحریم و فراهم آوردن زمینه دخالت نظامی را به کار گرفته و پیش نویس 8 قطعنامه را در این جهت آماده کرده، اما در خصوص بحرین حتی یک قطعنامه غیرالزام آور نیز در شورا پیشنهاد نداده است.
درحالی که امریکا تلاش زیادی را در شورای امنیت برای فشار بر حکومت سوریه به کار گرفته، اما هیچ گونه سازوکاری برای محدود کردن آل خلیفه از طریق شورای امنیت در نظر نگرفته است؛ نتیجه این که اولویت منافع راهبردی امریکا نسبت به ملاحظات دموکراتیک و حقوق بشری در قالب پیگیری راهبرد موازنه سازی در غرب آسیا، موجب این عملکرد متناقض در شورای امنیت شده است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.