نوآوری های فیلسوفان مسلمان در نظریه اعتدال در اخلاق
نظریه اعتدال در اخلاق که در اصل توسط افلاطون و ارسطو در یونان باستان طرح شده است، بیشترین رواج را در میان حکمای اسلامی داشته است. طبق نظریه اعتدال، هر فضیلت در حد وسط میان دو رذیلت افراط و تفریط قرار دارد. هر فضیلت اخلاقی ناشی از اعتدال و میانهروی در اعمال و عواطف و هر رذیلت اخلاقی ناشی از افراط یا تفریط در آنهاست. ایده اصلی این مقاله آن است که گرچه حکمای اسلامی در اخلاق تحت تاثیر این نظریه یونانی بودهاند، ولی نوآوریهای زیادی نیز در آن ایجاد کردهاند. کندی، مسکویه، ابن سینا، راغب اصفهانی، خواجه نصیرالدین طوسی بیشترین نوآوریها را در این نظریه داشتهاند. برخی از این ابتکارات عبارتند از: ادغام نظریه حدوسط ارسطو و نفس شناسی افلاطون توسط کندی، تقسیم فضایل و رذایل اخلاقی به اجناس عالی و انواع مندرج تحت آنها توسط مسکویه، افزودن معیار کیفی انحراف از حد وسط به معیارهای کیفی ارسطو (افراط و تفریط) توسط خواجه نصیر طوسی، تبیین معنای مختلف برای فضیلت عدالت توسط ابن سینا، افزودن فضایل دینی و عرفانی به فضایل اخلاقی توسط راغب اصفهانی و ارایه روش جامعی برای درمان رذایل اخلاقی. این مقاله تلاش دارد تا ضمن بیان نوآوریهای حکیمان مسلمان در نظریه اعتدال، سیر تطور این نظریه در جهان اسلام را نشان دهد.
اخلاق اسلامی ، نظریه اعتدال ، حد وسط ، فضایل ، رذایل
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.