تبیین مولفه های بلاغت ارسطویی در داستان زال و رودابه شاهنامه فردوسی
ارسطو بلاغت را هنر کشف و کاربرد عواملی می دانست که برای اقناع و ترغیب مخاطب مفید واقع شود و برای فن خطابه و فرایند اقناع(رتوریک)، قایل به رعایت سه اصل اتوس(وجاهت متکلم) و پاتوس(شورانگیزی در مخاطب) و لوگوس(استدلال منطقی) در جنب التزام به مناسبت و اقتضای حال مخاطب بود. بنا به اصل اتوس، کلام سخنور می باید بیانگر شخصیت و مکانت و علم او باشد تا مخاطب را وادار به استماع و توجه نماید. بنا براصل دوم، سخنور با بهره گیری از انواع شگردهای بیانی احساسات و عواطف شنونده را هدف قرار می دهد و او را متاثر می کند. ضلع سوم بلاغت ارسطویی یعنی لوگوس، به ارایه برهان و استدلال (استقرایی یا استنتاجی) مربوط می شود. بر این اساس، خطابه و کلامی به هدف اصلی خود؛ یعنی اقناع شنونده نایل می شود که بهره گیری مناسبی از این سه اصل در اثنای کلام داشته باشد. اصول بلاغت ارسطویی جهان شمول است و می توان در شاهکارهای ادبی فارسی به ویژه شاهنامه فردوسی، مصادیق آن را شناسایی و تبیین کرد. دقت نظر در مجادلات کلامی داستان های شاهنامه به ویژه در داستان زال و رودابه که یکی از عالی ترین بخش های این کتاب به لحاظ بلاغی است؛ حاکی از آن است که اصول بلاغت ارسطویی در شاهنامه قابل بررسی و واکاوی است ومصادیق آن را می توان در بخش های مختلف داستان های شاهنامه مشخص وتبیین کرد.
فن خطابه ، بلاغت ، ارسطو ، شاهنامه فردوسی ، داستان زال
پرداخت حق اشتراک به معنای پذیرش "شرایط خدمات" پایگاه مگیران از سوی شماست.
اگر عضو مگیران هستید:
اگر مقاله ای از شما در مگیران نمایه شده، برای استفاده از اعتبار اهدایی سامانه نویسندگان با ایمیل منتشرشده ثبت نام کنید. ثبت نام
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.