پردازش فلسفی- مفهومی حق به شهر از منظر مدیریت شهری
تحولات انجام گرفته در عرصههای مختلف زمینهساز شکلدهی به مباحث جدید در عرصه مطالعه در حوزه شهرها بهعنوان پدیدههای فضایی- جغرافیایی است. این تحولات ناشی از بیعدالتی، تبعیض جنسیتی، فقر، و توزیع درآمد در روابط قدرت موجود در مناسبات شهری است که در حوزه مطالعات شهری، اجتماعی، و حقوقی میتوان به آن پرداخت. بر این مبنا، میتوان گفت وجود تبعیض و دسترسی نداشتن به امکانات حق چگونه زیستن را در میان انسانها به خطر میاندازد و باید پارهای از امور فراهم باشد تا انسانها بتوانند به یک زندگی مطلوب دست یابند. این حق در شهر را جمعی از متخصصان این حوزه «حق به شهر» نامیدهاند که در آن شهروندان «حق آزادی، حق مشارکت و تملک، حق دسترسی به امکانات شهری، و...» را باید دارا باشند و برای رسیدن به آن میتوانند فریاد یا درخواست کنند. پژوهش حاضر مبتنی بر روش تحلیل محتوا در پی پاسخ به این پرسش است که چگونه میتوان مفهومسازی درست از حق به شهر ارایه داد. فرضیه تحقیق این است: بهنظر میرسد مفهومسازی درستی از حق به شهر در کارهای مورد بررسی انجام نگرفته و فقط به توصیف آن از طریق بیان مثالها بسنده شده است. نتیجه اینکه اگر ایده حق به شهر از سوی مدیریت شهری تحقق یابد، شاهد آن خواهیم بود که شهرها در آینده به فضاهایی پویا و پایدار تبدیل شوند. بنابراین، حق به شهر عبارت است از شناخت منابع و امکانات موجود و توزیع عادلانه آن در فضای شهر؛ بهطوریکه مدیریت دموکراتیک شهری براساس شفافیت، مسئولیتپذیری، و پاسخگویی زمینه مشارکت شهروندان را فراهم آورد تا شهروندان بتوانند آنگونه که شایسته است بر سرنوشت خود نقش داشته باشند و چگونه زیستن را خود طراحی و اجرا کنند؛ زیرا انسان دارای قدرت اختیار و خودآگاهی است و درحقیقت این خودآگاهی و اختیار تشکیلدهنده گوهر انسانی اوست.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.