تبیین رهیافت های منطقه گرایی جمهوری اسلامی ایران با تاکید بر قفقاز و آسیای مرکزی
یکی از ضروریات دستیابی به سیاست خارجی کارآمد و مبتنی بر منافع ملی، منطقهگرایی است. در کدهای ژیوپلیتیکی قدرتهای طراز اول منطقهگرایی یک استراتژی فعال و بستری برای تعامل فزاینده با نظام جهانی تعریف شده است. تاریخ سیاست خارجی ایران نشان میدهد منطقهگرایی و الگوهای آن در دستور کار طراحان و تصمیمسازان دستگاههای سیاسی ایران از پیش تا پس از اسلام قرار نگرفته است؛ بهطوریکه از نظر تاریخی منطقهگرایی بهعنوان یک رهیافت و خطمشی در دولتهای مختلف حاکم بر ایران نادیده انگاشته شده است. غفلت از بهکارگیری رویکردها و خطمشیهای جغرافیایی تا حدی است که حتی دولتهای هخامنشی و ساسانی نیز نیازی به تعامل و منطقهگرایی با کشورهای تابعه خود احساس نمیکردند. با وجود این، جمهوری اسلامی ایران برای نیل به اهداف و منافع ژیوپلیتیکی خود ناچار از تدوین و بهکارگیری اصول و رهیافتهای منطقهگرایی است. در وضعیت فعلی، اصرار و پایبندی جمهوری اسلامی ایران به رویکرد صرف ایدیولوژیک در روابط خارجی خود تا حدی موجب غفلت از واقعیتهای پیرامونی و از دست رفتن ظرفیتهای جغرافیایی و ژیوپلیتیکی خود شده است. در پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و با مبنا قراردادن رهیافت همتکمیلی به تبیین اصول و رهیافتهایی بهمنظور فعال کردن رویکرد منطقهگرایی در ساختار سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در قفقاز و آسیای مرکزی پرداخته شده است. نتایج نشان میدهد از میان رهیافتهای منطقهگرایی سه رهیافت همتکمیلی فرهنگی، همتکمیلی تمدنی و همتکمیلی ژیواکونومیک از جمله مهمترین رهیافتهای منطقهگرایی جمهوری اسلامی ایران در قفقاز و آسیای مرکزی محسوب میشوند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.