بررسی کارآیی ترکیبات بیولوژیک براساس Bacillus subtilis در کنترل بیماری مرگ گیاهچه پنبه ناشی از Fusarium solani
قارچ Fusarium solani یکی از مهم ترین عوامل در مرگ گیاهچه پنبه به شمار می آید. یکی از روش های کنترل این بیماری ضدعفونی بذر پنبه با قارچ کش های شیمیایی و ترکیبات بیولوژیک است. هدف از این پژوهش امکان جایگزینی ترکیبات بیولوژیک subtilis Bacillus به جای سموم شیمیایی برای ضدعفونی بذر بود. ترکیبات بیولوژیک مورد بررسی شامل سوپرنیتروپلاس، بیوسوبتیل، کمپانیون بودند. در آزمایش زیست سنجی کشت متقابل مشخص گردید جدایه های subtilis B. استخراج شده از ترکیبات تجاری بیولوژیک بیوسوبتیل، کمپانیون و جدایه بومی B96 subtilis B. به ترتیب با میزان 67/46، 67/44 و 67/41 درصد موثرترین جدایه ها از نظر ممانعت -کنندگی از رشد قارچ F. solani بودند. ترشحات فرار جدایه بیوسوبتیل و سوپرنیتروپلاس، به ترتیب با میزان 77/12 و 19/10 درصد بیشترین تاثیر را در جلوگیری از رشد پرگنه قارچ داشتند. از میان چهار قارچ کش مورد بررسی، قارچ-کش کاربوکسین تیرام (ویتاواکس 75%) با درصد بازدارندگی (06/49) بیشترین و قارچ کش ایمازالیل (فونگافلور 5%) با درصد بازدارندگی (91/9) کمترین تاثیر را در جلوگیری از رشد میسیلیوم قارچ بیمارگر داشتند. در آزمایش های گلخانه بذور پنبه ورامین با ترکیبات تجاری بیولوژیک، سوسپانسیون جدایه بومی B96 و قارچ کش های مورد آزمایش با سه غلظت متفاوت ضدعفونی و در خاک مایه زنی شده با قارچ بیمارگر کشت شدند. نتایج نشان داد تیمار بذر همراه با ترکیب بیوسوبتیل، موثرترین ترکیب بیولوژیک از نظر کنترل بیماری مرگ گیاهچه بوده است و این ترکیب از نظر کنترل بیماری با قارچ کش کاربوکسین تیرام برابر بود. نتایج کلی حاکی از آن بود امکان جایگزینی سموم شیمیایی رایج با برخی ترکیبات بیولوژیک به صورت ضدعفونی بذر جهت کنترل بیماری مرگ گیاهچه وجود دارد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.