بررسی و نقد مبانی آموزه «محبت» در مسیحیت
«محبت» و «محبتگرایی» میان بندگان با رعایت ضوابط و معیارهای خاص آن، بهعنوان اصلی اساسی در تمامی ادیان مورد تاکید قرار گرفته و از خشونتطلبی بیمورد نهی و مذمت گردیده است؛ چرا که رفتار همراه با «محبت» نقش اساسی در استحکام روابط اجتماعی داشته و بههمان سان «خشونت» و «خشونتطلبی» خارج از قانون و عرف نیز به تخریب این روابط و ایجاد ناامنی و عدم ثبات جامعه میانجامد. البته افراط و تفریط در هردو بعد باعث سوء استفادههای زیادی از این دو اصل گردیده است. در این میان، مسیحیت، از جمله ادیان آسمانی است که پیروان آن بیش از همه بر «محبتگرایی» تاکید داشته و آن را یکی از آموزههای اساسی دین خود میدانند. رویکرد محبتگرایی مسیحیان بر مولفهها و فلسفههای خاصی مبتنی است؛ همانند آموزه «فدا» و «نجات»؛ ولی هریک از این آموزهها با نقدها و اشکالات اساسی مواجه است که در نوشتار کنونی، ضمن بررسی جایگاه آموزه «محبت» در مسیحیت، نقدهای آن طرح و بررسی شده است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.