تیپولوژی شخصیت های رمان مدرن شازده احتجاب بر مبنای رویکرد نوفرویدیسم کارن هورنای
نویسنده:
نوع مقاله:
مقاله پژوهشی/اصیل (دارای رتبه معتبر)
چکیده:
در میان رویکردهای گوناگون نقد و بررسی آثار ادبی که از ابتدای قرن بیستم شکل گرفت، نقد روانکاوانه آثار هنری و تحلیل متون ادبی از منظر روانشناختی از ویژگی خاصی برخوردار است. رمان شازده احتجاب نوشته هوشنگ گلشیری داستان نویس معاصر ایرانی روایت پریشان حالی و مشکلات روحی شخصیت اصلی داستان یعنی شازده احتجاب است. گلشیری در پرداخت شخصیت اصلی این رمان حالات روحی او چون ترس، حقارت، عزلت طلبی و انزوا و مهرطلبی را با شگردهای تازه ای چون خود- واگویه های روانی و مرور خاطرات اجدادی خاندان قجری اش با شیوه جریان سیال ذهن به خوبی نشان داده است. در این پژوهش نظریه کارن هورنای به عنوان چهارچوب نظری تحقیق انتخاب شده است؛ زیرا دیدگاه این روانشناس با جامعه آماری پژوهش موردنظر یعنی شازده احتجاب از جهت نحوه شخصیت پردازی بسیار تناسب دارد. هورنای یکی از پیروان فروید در زمینه روانکاوی اجتماعی است. در این پژوهش که به روش تحلیل محتوا صورت گرفته؛ شخصیت شازده احتجاب مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که این شخصیت روان پریش برای درمان احساس حقارت خود که بخش عظیمی از آن مربوط به دوران کودکی و خاطرات تلخ ظلم های اجدادی او در حق دیگران و تاثیرپذیری شازده احتجاب از این نوع وقایع است، به شیوه های دفاعی چون مهرطلبی و انزواطلبی روی آورده است. او برای رهایی از این احساسات به مرور خاطرات گذشته متوسل می شود، زمان در ذهن متوهم شازده احتجاب بسیار پریشان و درهم است و این بی زمانی مخاطب را با آشفتگی روایت نیز مواجه می سازد.
کلیدواژگان:
زبان:
فارسی
انتشار در:
صفحات:
7 تا 20
لینک کوتاه:
https://www.magiran.com/p2234076