«فطرت» و «مهدویت» در نظم نوین پساکرونایی دهکده جهانی
درباره جهان پساکرونا پرسش های مهمی در میان متفکران و پژوهشگران جاری است. آنچه که به آن اذعان می شود این است که تحول اساسی در جهان ایجادشده، برخی از مناسبات فروریخته و رویش ها و روندهای جدیدی در راه است. سوال اصلی مقاله حاضر در واکاوی ضروری این شرایط خطیر پیش آمده، این است که چرا به رغم ادعای جهانی شدن، در مقطع بروز رفتارهای بیولوژیک ویروس کرونا، دولت های غربی به خصوص دولت های استکباری مدعی رهبری دهکده جهانی، میل به محلی شدن و شهروندان آنها میل به تفرد با صبغه ای خودمحورانه پیدا کرده اند؟ بررسی ما در این مقاله با روش توصیفی و تحلیلی و مطالعه ی اسنادی نشان از آن دارد که تحولات پسا کرونایی، به لحاظ تیوریک ذات ناعادلانه جهانی شدن آمریکایی - اروپایی مبتنی بر مبادی هستی شناسی، انسان شناختی و ارزش شناسی مدرن و به لحاظ میدانی و عملیاتی ناکارآمدی حکمرانی ادعایی نظام جهانی و سقوط فردگرایی در ورطه ی خود محوری را عیان تر از پیش ساخته است، به نظر می رسد آنچه که جهانی می شود پرسش بیشتر و جدی تر از حقیقت هستی و انسان، گرایش انسان ها به سبک زندگی منطبق با فطرت انسانی، سنت های الهی و آرزو و انتظار منجی الهی موعود است. این گونه پرسش ها و گرایش ها، «دین فطری اسلام» و «مهدویت» را بیش از پیش در کانون توجهات بشری قرار می دهد.
دهکده جهانی ، کرونا ، جهانی سازی ، فطرت ، مهدویت
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.