مفهوم مرگ و ماهیت دنیای پس از مرگ در تمدن های باستانی ایران، یونان و میان رودان
اینکه در ورای این زندگی و پس از مرگ چه عقوبت و سرانجامی برای انسان تدارک دیده شده، مسیلهای است که از دیرباز و دوران کهن تا امروز ذهن کنجکاو بشر را به خود مشغول داشته است. در این میان، در تمدنهای کهن ایرانی، میانرودانی و یونانی که بهنوعی در بارانداز اساطیری، بر تمدنهای همعصر و پس از خود نیز اثر گذاشتند، اندیشیدن به چیستی و ماهیت مرگ و اینکه چه سرانجامی برای آدمی و غایت او در نظر داشتند، از مسایل مهمی است که در این پژوهش بر اساس بررسی اسناد و شواهد تاریخی و دینی و با رویکردی توصیفیتحلیلی درصدد پاسخگویی بدان هستیم. بدینسان با واکاوی منابع حماسی و اساطیری و متون دینی چنین برمیآید که در برخی تمدنها، همچون میانرودان و یونان، اندیشیدن درباره مسئله مرگ و غایت آدمی با گذر زمان و برخورد با تمدنها و دستاوردهای فرهنگی سایر ملل موجب پیدایش افکار منسجم و گاه متناقضی شد که در برخی موارد مشابه با یکدیگر بودند. بدینسان، اهالی دو تمدن یادشده با نگرش منفی به مرگ، جهان پس از مرگ را غالبا در زیر زمین و در جایی تاریک قلمداد کردند؛ اما در ایران با وجود برخی تشابهات جزیی با تمدنهای یادشده، از ابتدا بهدلیل ظهور دین زرتشت، کماکان مسئله مرگ و حیات پس از مرگ، ماهیت و کیفیتی یکسان و منطقی و امیدوارنه را دارا بود. همچنین افزون بر برخورد تمدنها که موجب تشابهات در نگرش به غایت زندگی میشود برخورد با زیستگاه، اقلیم و ساختار سیاسی مدنی متفاوت، عامل مهمی است که در کل، جهانبینی انسان به فلسفه آفرینش، زندگی و دنیای پس از مرگ را شکل میدهد.
دنیای اخروی ، مرگ ، ایران ، یونان ، میان رودان
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.