نقش میانجیگری حس انسجام در رابطه بین استرس ادراک شده با خستگی و درد در بیماران مالتیپل اسکلروزیس
خستگی و درد از جمله مشکلات جسمانی بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس (ام اس) شناخته می شود که تحت تاثیر نظام روانشناختی و نیز استرس قرار دارند. این پژوهش با هدف بررسی نقش میانجیگری محافظت کننده حس انسجام در رابطه بین استرس ادراک شده با خستگی و درد در این بیماران انجام شد.
این پژوهش با طرح مقطعی -تحلیلی در سال 1398 انجام شد. جامعه پژوهش را تمامی بیماران ام اس عضو انجمن ام اس شهر تهران، قم، و کرج بودند. نمونه گیری به روش در دسترس و به صورت چندمرکزی در مراکز درمان ام اس تهران، قم، و کرج انجام شد. در مجموع، 452 شرکت کننده با میانگین سنی 36/9±45/38 وارد مطالعه شدند. از پرسشنامه جهت گیری به زندگی (OLQ-13، آنتونوفسکی، 1987)، استرس ادراک شده (PSS؛ کوهن و همکاران، 1983)، و شاخص درد و خستگی از مقیاس آنالوگ تصویری (VAS-P و VAS-F؛ هیز و پترسون، 1921) برای اندازه گیری متغیرها استفاده شد. از ماکروی PROCESS برای SPSS به منظور بررسی اثر میانجیگر در سطح اطمینان 95% استفاده شد.
یافته ها:
درد و خستگی به ترتیب با استرس ادراک شده و حس انسجام رابطه مثبت و منفی معنادار نشان دادند (001/0 > P). حس انسجام توانست تاحدود یک چهارم اثر کل استرس ادراک شده را روی خستگی و درد کاهش دهد، اما نتایج فقط برای خستگی با حضور متغیرهای زمینه ای جنسیت، تحصیلات، وضعیت اشتغال، و طول مدت بیماری، معنادار باقی ماند ([14/0، 01/0]، 07/0 - = اثر غیرمستقیم).
نتیجه گیری:
حس انسجام می تواند به عنوان یک منبع مقاومت روانی در برنامه های درمانی بیماران ام اس برای بهبود مقابله با استرس و کاهش خستگی گنجانده شود.
استرس ، حس انسجام ، خستگی ، درد ، مالتیپل اسکلروزیس
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.