مقایسه اثربخشی آموزش اتوژنیک و آموزش نظم دهی عاطفه بر شدت درد زنان مبتلا به کمردرد مزمن
معمولا کمردرد، با مشکلات روان شناختی، اجتماعی و زیستی-جسمانی همراه است. با مزمن شدن درد، نقش عوامل روان شناختی و اجتماعی نیز نسبت به عوامل زیستی پررنگ تر می شود. به دنبال شکست درمان های پزشکی در خصوص درد، متخصصین به جنبه های غیرحسی درد از جمله عوامل روان شناختی روی آوردند. بنابراین، استفاده از درمان های روان شناختی جزء خطوط جدید درمانی قرار گرفتند. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش اتوژنیک و آموزش نظم دهی عاطفه بر شدت درد زنان مبتلا به کمردرد مزمن انجام گرفت.
از نوع طرح های نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. از بین 60 نفر از بیماران مراجع کننده به کلینیک درد، که مایل به شرکت در پژوهش بودند؛ تعداد 33 نفر به روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب و به طور تصادفی در 2 گروه آزمایشی و 1 گروه کنترل (11n=) جایگزین شدند. گروه آزمایشی اول، 12 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش نظم دهی عاطفه و گروه آزمایشی دوم نیز در 12 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش اتوژنیک قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. ابزار پژوهش، پرسش نامه درد مک گیل (The McGill Pain Questionnaire-MPQ) بود. در انتها داده های به دست آمده با استفاده از آزمون تحلیل واریانس تک متغیره و چندمتغیره تجزیه و تحلیل شدند.
نتایج نشان داد که آموزش نظم دهی عاطفه و آموزش اتوژنیک به کاهش شدت درد زنان مبتلا به کمردرد مزمن منجر شده است (05/0>p).
با توجه به اثربخشی آموزش های انجام شده می توان گفت، آموزش این مهارت ها به بیماران مبتلا به کمردرد مزمن می تواند در کاهش مشکلات جسمانی و روانشناختی آن ها موثر باشد و استفاده از آن ها باعث تعدیل هیجان های منفی از قبیل استرس شده و سطوح ادراک درد را کاهش می دهد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.