نقد اجتماعی و فرهنگی شاعران دوره مشروطه و پهلوی اول
نقد فرهنگی و اجتماعی یکی از موضوعات مهم در دوره مشروطه و پهلوی اول است که در شعر برخی شاعران این دوره انعکاس یافته است. این رویکرد انتقادی برآیند نگاه محتوایی گروهی از مشروطهخواهان و به نوعی نتیجه چالش میان سنت و تجدد است. این شاعران در اشعار خود به انتقاد از اشخاص، گروه ها، طبقات، مسایل و موضوعاتی پرداختند که تحت تاثیر سنت، شکلی قالبی و غیر قابل تغییر به خود گرفته بود و در نظر آنها از موانع ترقی و نو شدن جامعه شمرده میشد. در این مقاله در قالب نمودارهایی، فراوانی کاربرد موضوعات اجتماعی و فرهنگی در شعر شاعران موردبحث نشان داده شده و به تحلیل آن پرداخته شده است.
روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش، کتابخانهای و اسنادی است که در قالب نمودار دادهها تحلیل و پردازش شده است.
یافتهها:
گرچه گفتمان غالب در آستانه انقلاب مشروطه سیاسی بود، رفتهرفته گفتمان نقد فرهنگی و اجتماعی جای مناسبی در بستر تحولات جامعه ایرانی پیدا کرد و نقش ادبیات و بویژه شعر در ایجاد و رواج این گفتمان بسیار چشمگیر بوده است. دوره مشروطه و پهلوی اول از نظر رویکردهای انتقادی اجتماعی و فرهنگی نسبتبه دیگر ادوار انتقادی شعر فارسی بیشتر است و شعر شاعر از «من» او به «ما» تبدیل میشود.
نتیجه گیری:
برآیند کلی پژوهش بر این استوار است که شاعران این دوره مهم تاریخی و فرهنگی دست به آسیب شناسی فرهنگی و اجتماعی جامعه ایرانی زدند و با به نقد کشیدن رفتار، کردار و پندار نادرست که در طی زمان حالتی رسوبی در ذهن ایرانیان گرفته بود، سعی در بهتر شدن زندگی و روابط انسانی داشتند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.