تاثیر ساخت نهادی دولت در دوره پهلوی دوم بر شکل گیری انقلاب اسلامی ایران
در درون ساخت جامعه، نیروهای اجتماعی و سیاسی از یک طرف در رقابت با سایر گروه های موازی که ممکن است منافع متعارض داشته باشند، قرار دارند و از طرف دیگر برای کسب منابع قدرت و ثروت بیشتر، با دولت در منازعه هستند. این که نیروهای اجتماعی برای تحقق خواسته هایشان در جریان منازعه از چه ابزارها و روش هایی استفاده کنند، تا اندازه ی زیادی به ساخت نهادی (دموکراتیک و غیر دموکراتیک) در درون دولت بستگی دارد. بر این اساس، پژوهش حاضر تاثیر ساخت نهادی دولت پهلوی دوم را بر جنبشی شدن سیاست و به تبع آن شکل گیری انقلاب اسلامی ایران نشان می دهد و به توضیح این امر می پردازد که چگونه ساخت نهادی بسته و محدود دولت، نیروهای اجتماعی - سیاسی را به این نتیجه می رساند که مبارزات خود را برای کسب منافع، خارج از چهارچوب نهادی محدود و به صورت غیرمسالمت آمیزی پیگیری نمایند.
روش شناسی پژوهش:
پژوهش حاضر از حیث نوع، بنیادی و از لحاظ روش، توصیفی - تحلیلی است و اطلاعات و داده ها به صورت اسنادی - کتابخانه ای جمع آوری شده است و سپس با استفاده از چهارچوب مفهومی و نظری «نهادمندی سیاسی سامویل هانتینگتون» به تحلیل داده ها پرداخته شده است.
ساخت و ماهیت دولت پهلوی دوم؛ یعنی ویژگی های اقتدارگرایی بوروکراتیک، وجه نیوپاتریمونیال و رانتیر آن، مانع از ایجاد و رشد ساخت مناسب نهادی کارآمد و دموکراتیک برای صورت بندی، مدیریت و کنترل منازعات اجتماعی و برآوردن خواسته ها و انتظارات نیروها و گروهای اجتماعی شد.
بسته بودن و محدودسازی ساخت نهادی در دولت پهلوی دوم، مهم ترین عامل در تقویت خشونت سیاسی و جنبش های سیاسی علیه رژیم مستقر و بسترسازی و زمینه سازی برای شکل گیری انقلاب اسلامی بوده است.
انقلاب اسلامی ، پهلوی دوم ، خشونت سیاسی ، ساخت نهادی ، مشارکت سیاسی ، نهاد
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.